واکاوی اصلیترین مساله جامعه ایران و جدال نظریههای جامعه شناسی
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۴۲۵۷۰
تهران- ایرنا- «اصلیترین مساله جامعه ایران در چهار نگاه»، «ایران و انقلاب 1917؛ پیامدها و میراث انقلاب اکتبر بر دولت و جامعه ایرانی»، «زبان ایتالیایی در سینما» و «جدال نظریه های جامعه شناسی در قاب رمان» از مهمترین نشست هایی بود که هفته گذشته در کشور برگزار شد.
**اصلیترین مساله جامعه ایران در چهار نگاه
نشست «اصلیترین مساله جامعه ایران در چهار نگاه» در مسجد الرحمان برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«سیدهاشم آقاجری» استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس گفت: در نگاه تاریخی میکوشم که بگویم جامعه ایران از چه زمانی بحرانی شد و بحران به عنوان یک مفهوم وارد جامعه ما شد و در مقابل یا برای خروج از این بحران چه تکاپوها و کوشش هایی صورت گرفت. براساس این فرآیند 200 ساله و مشاهده اینکه چه مسایلی در دستور کار تاریخی مردم ایران قرار داشته است، متوجه خواهیم شد که این بحرانها ناتمام و حلنشده باقی ماندهاند.
گرچه در این 200 سال اخیر جنبشها و انقلاب ها و کوشش هایی، مکرر و مستمر در دستور کار خود قرار داده و کوشیده آن را حل کند اما به عنوان یک پروژه پروسه ناتمام در تاریخ جدید و معاصر ایران و انباشتگی مسئله و مساله ها و درنتیجه وضعیت پروبلماتیک مضاعف و متراکمی که امروز ما در مقابل آن قرار داریم، حلناشده باقی ماندهاند.
«محمدجواد غلامرضاکاشی» استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی اظهار داشت: به نظر من، مساله اصلی امر سیاسی و حیات سیاسی است. جامعه ای که حیات سیاسی اش را از دست داده باشد مثل جوانی می ماند که عقلش را از دست داده است؛ یعنی امکانات، استعداد و شرایط مساعدی دارد اما شعور استفاده از آنها را ندارد و قادر نیست برای زندگی خود هدفگذاری و اولویت های زندگی را تعیین کند. برای هیچ خطری در مسیر زندگی اش آماده نیست و معلوم نیست در چه زمانی زندگی میکند.
«حسین راغفر» استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا(ع) بیان داشت: اصلیترین مشــکل ایران مشکل اقتصاد است و آن هم در نظام تصمیم گیری های اساسی سلطه سرمایه های تجاری و مالی در این یکصد ساله گذشته در ایران است. نظام تصمیم گیری های اساســی اصلیترین مانع توسعه ایران بوده و از قدیم تاکنون تمام تصمیم گیری ها حافظ منافع کسانی است که در قدرت هستند و محصول این نظام تصمیم گیری، شکل گیری اقتصادی بوده که از آن به عنوان اقتصاد رفاقتی اسم برده می شود. بــه نظر مــن اصلیتریــن بحران و مشــکل اصلی کشــور، نظام تصمیم گیری های اساســی اســت که به تبع آن ما را با چالش های دیگــری روبه رو می کند.
«احمد بخارایی» جامعه شناس توضیح داد: چیزی که در ایران اتفاق افتاد این بود که انگار جای خرده نظام سیاسی با خرده نظام فرهنگی عوض شده و در راس قرار گرفته و این جابجایی خرده نظام ها یا بی نظمی اجتماعی است. به هر حال همه مسایلی که امروز شاهدش هستیم اگر بر اساس همان تئوری پارسونز، در یک جامعه ای تمامیت فرهنگ با تمامیت دینی انطباق داشته باشد، شاید ادغام دین و دولت مشکلی ایجاد نکند.
**ایران و انقلاب 1917؛پیامدها و میراث انقلاب اکتبر بر دولت و جامعه ایرانی
بازخوانی تاثیر انقلاب اکتبر بر ایران در سمپوزیوم «ایران و انقلاب 1917؛ پیامدها و میراث انقلاب اکتبر بر دولت و جامعه ایرانی»در آرشیو ملی برگزار شد.
«رضا بیگدلو» استادیار تاریخ پژوهشگاه مطالعات اجتماعی ناجا گسترش اندیشههای سوسیالیستی و شکلگیری گروه های مختلف سوسیال دموکرات در خاورمیانه را به طور کلی متاثر از روسیه و به ویژه قفقاز دانست و گفت: گروههای متعدد سوسیالیستی در آنجا فعال بودند؛ در 1904 حزب سوسیالدموکرات قفقاز تاسیس شد و بلافاصله در سال 1905 گروه سوسیالدموکراتهای ایرانی با نام همت شکل گرفت. در دوره انقلاب مشروطه اثرهای گسترش اندیشههای سوسیالیستی در داخل ایران بیشتر و بیشتر شد.
«حسین زرینی» پژوهشگر حوزه قفقاز در سخنانی تحت عنوان «نگاهی به اقدامات ارتش سفید یا ضدانقلاب روس» اظهار داشت: در بررسی تکاپوهای ارتش سفید به این نتیجه رسیدم که انقلاب اکتبر در یک ماه به ثمر نرسید؛ بلکه در پشت صحنه فعالیت هایی در جریان بوده است، از جمله اینکه ارتش سفید با حمایتهای انگلیسیها درصدد مقابله با انقلاب سرخ بود. انگلستان با حمایتهای بیدریغ و مکرر از ارتش سفید دوست نداشت نهال سرخ کاشتهشده، به ثمر برسد.
«جواد مرشدلو» پژوهشگر حوزه قفقاز یادآور شد: قفقار در کنار کلکته هندوستان و استانبول در عثمانی یکی از کانونهای مهم و تاثیرگذار در شکلگیری اندیشه یا گفتمان روشنفکری در ایران معاصر به شمار میآید. به عبارتی در حالی که اندیشه فکری در کلکته به چاپ میرسید، در تفلیس نیز یک کانون روشنفکری روشنگرانه در حال شکلگیری بود که نماد بارز آن فتحعلی آخوندزاده است.
«نیره دلیر» دبیر انجمن علمی تاریخ انقلاب 2 مرحلهای روسیه را مانعی در راه عملی شدن عهدنامه 1915 خواند و بیان داشت: یک سال پس از آغاز جنگ اول جهانی، در عهدنامه 1915 که میان 2 دولت بریتانیا و روسیه تزاری منعقد شد، تمامیت ارضی و استقلال ایران به طور کامل نادیده گرفته شد، اما حوادثی رخ داد که هیچگاه این عهدنامه در محو کامل استقلال ایران به اجرا درنیامد. این حادثه، انقلاب روسیه بود که در یک سال 2 انقلاب در ماههای فوریه و اکتبر را تجربه کرد. نابودی سیستم تزاری در طی انقلاب فوریه 1917 در روسیه، این امید را در میان ایرانیان ایجاد کرد که این انقلاب بتواند سرآغاز تحولی جدید در راستای رهایی از سلطه استعمار تزاری باشد، اما دولت موقت پس از نخستین انقلاب 1917، با اعلام پیروی از سیاست خارجی تزارها ایران را ناامید کرد. برخلاف انتظار، دولت موقت انقلاب فوریه اعلام کرد که تغییری در سیاست خارجی خود اتخاذ نخواهد کرد و همچنان به عهدنامه دوره تزاری متعهد خواهد بود.
«علیرضا ملائی توانی» رییس پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بحران سیاست خارجی ایران در هنگامه انقلاب اکتبر اشاره کرد و آن به رسمیت شناختن دولت روسیه بود و تصریح کرد: سخن این بود که آیا باید دولت روسیه را به رسمیت بشناسیم یا خیر؟ در این میان وقتی به آثار آن دوره رجوع میکنید، میبینید وقتی که نمایندگان دولت انقلابی به ایران میآمدند، واکنشهای خیلی بدی نسبت به آنها صورت گرفت؛ به رغم اینکه جامعه روشنفکری ایران از این سفرا استقبال کرد اما جامعه سیاسی و بسیاری نخبگان از این فضا پشتیبانی نکردند.
«حبیبالله اسماعیلی» پژوهشگر تاریخ و فرهنگ انقلاب روسیه را فصلی نو در گسست ایران از آسیای مرکزی دانست و توضیح داد: انقلاب سوسیالیستی اکتبر 1917 و به دنبال آن سقوط امارت بخارا در 1920، در گسست تاریخی ما و آسیای مرکزی فصلی نو گشود. بر خلاف ادعای افرادی که جدایی ما و آسیای مرکزی را به 70 سال حاکمیت سوسیالیسم و به موضوع تغییر خط محدود میکنند، به نظر می رسد فراتر از این علل نزدیک، باید به علل و زمینههای دور نیز توجه شود تا زمینه شکلگیری فهمی واقع بینانه و موثر در ایجاد مناسباتی سودمند برای همه طرف ها به دست آید.
**زبان ایتالیایی در سینما
نشست ویژه شهرکتاب به مناسبت بزرگداشت پیراندلو با عنوان «زبان ایتالیایی در سینما» برگزار شد.
«مائو ریتزیو آنتونینی» رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران درباره ویژگی آثار پیراندلو گفت: بیش از صد سال از درگذشت پیراندلو میگذرد اما آثار او هنوز هم خوانده میشود و دلیل آن مسائلی است که پیراندلو در آثارش به آنها پرداخته است. آثار واقعگرایانه او هنوز هم در دنیا طرفداران خود را دارد. پیراندلو تاثیر زیادی بر سینما و تئاتر ایتالیا و اروپا گذاشته است و تئاتر اروپا تا حد زیادی متاثر از آثار او است.
«آنتونیو شرکا» مترجم اظهار داشت: دغدغه اصلی پیراندلو در حوزه فلسفی و هستیشناختی است تا مسائیل ایدئولوژیک و در تمام شخصیتهای او نگاه روانکاوانه وی جاری است. پیراندلو به کنکاش در هویت انسان میپردازد و اختلاف میان واقعیت زندگی و نحوه ادراک انسان از آن، دغدغه اصلی او است. ادبیات وی ریشه در وریسم یا واقعگرایی محض، که نام مکتب ادبی اروپایی و تقلید و تلفیقی از مکتب رئالیسم و ناتورالیسم فرانسه است، دارد.
«نادیا معاونی» عضو هیأت علمی دپارتمان ترجمه زبان ایتالیایی دانشگاه آزاد اسلامی بیان داشت: پیراندلو در زمینه شعر، رمان و مقالهنویسی هم دستی داشته اما عمده تخصص او در نوشتن داستان کوتاه و نمایشنامه بوده است. او تمام داستانهای کوتاه خود را که طی سالیان نوشته بود، به صورت یک جا تحت عنوان «داستانهایی برای یک سال» منتشر کرد. این کتاب شامل 24 بخش و هر بخش شامل 15 داستان است در کل این مجموعه 241 داستان دارد. پیراندلو در سال 1922 به فکر جمعآوری آثارش افتاد و بسیاری از داستانهایش را در این مجموعه بازآفرینی و پرداخت کرد.
«آرش عباسی» نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر درباره تئاتر پیراندلو توضیح داد: او از داستاننویسی به نمایشنامهنویسی روی آورده و انسانی در این ابعاد نادر است. آنچه باعث ماندگاری او در جهان ادبیات شده، بیشتر نمایشنامه و انقلابی است که وی در تئاتر زمانه خود به وجود میآورد و از این حیث با «یون فوسه» نمایش نامه نویس نروژی قابل مقایسه است.
**جدال نظریه های جامعه شناسی در قاب رمان
نشست «جدال نظریههای جامعهشناسی در قاب رمان» در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی برگزار شد.
«عالیه شکربیگی» جامعه شناس با اشاره به تفاوت پارادایم ها و دیدگاه ها در علم جامعهشناسی به کتاب «دورکیم مرده است» نوشته آرتور آسابرگر اشاره کرد و گفت: آسابرگر جامعهشناس نیست و در علم ارتباطات صاحب آثار متعددی است و در این کتاب نگاهی به نظریههای جامعهشناسی دارد. البته در جامعهشناسی دستهبندی واقعیتها یکی از مهمترین گامهایی است که دانشمندان ناگزیر از انجام آن بودهاند.
شکر بیگی در ادامه افزود: مبانی مکاتب نظریههای جامعهشناسی را در تعریف سه مفهوم انسان، جامعه و روابط متقابل انسان و جامعه میتوان تعریف کرد. از طرفی دیگر نظریههای جامعهشناسی براساس تاریخ زندگی نظریهپرداز، موضوع جامعهشناسی، سطح یا استراتژی پژوهشی و نیز براساس موضوع طبقهبندی میشود.
این جامعه شناس با اشاره به اینکه آسابرگر در کتاب بیشتر به دیدگاه زیمل و فروید توجه داشته است، دیدگاه انتقادی خود را نسبت به کتاب را نیز مطرح کرد و یادآور شد: جامعهشناسی رفتن به طرف تجربههای عینی است و دورکیم علیرغم تجربهگرایی از روش پدیدارشناسانه در کتاب استفاده میکند بدین معنی که باید نظم موجود را بههم بریزیم تا واقعیت روشن شود.
«الهام قادری» دکترای جامعه شناسی فرهنگی توضیح هایی درباره کتاب «دورکیم مرده است» ارایه کرد و اظهار داشت: آسابرگر در این کتاب سعی کرده به مفهوم پارادایم اشاره کند. این واژه ای است که در علوم مختلف استفاده میشود و در علم جامعهشناسی وجود پارادایمهای گوناگون اجتناب ناپذیر است و همانگونه هم که در کتاب مشاهده می شود دیدگاه های مختلف جامعه شناسی از زبان نمایندگان آنها ارایه می شود.
قادری در ادامه افزود: در این کتاب بزرگان جامعه شناسی در شرایط متفاوت رفتارهای پارادایمی از خود نشان می دهند و در نهایت آنچه که در کتاب برجسته می شود رویکرد اثباتگرایی دورکیم است.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهدی احمدی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9370**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۴۲۵۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکاوی بازی ذوبآهن و تراکتور/ بازنده سربلند
نگاهی اجمالی به بازی ذوبآهن و تراکتور مشخص میکند که حذف سبزپوشان اصفهانی بیش از مسائل فنی و تاکتیکی، ناشی از کمبود مهره و عدم آمادگی روانی بازیکنان است. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، مرحله یکهشتم نهایی جام حذفی شب گذشته با برگزاری 7 دیدار خاتمه یافت که در یکی از این بازیها تیم فوتبال ذوبآهن در ورزشگاه یادگار امام مقابل تراکتور به میدان رفت و پس از تساوی یک ـ یک در پایان وقتهای قانونی در ضربات پنالتی با نتیجه 3 بر یک شکست خورد و از گردونه رقابتها حذف شد.
دوئل بزرگ حذفی با شکست ذوبآهن همراه شد و گاندوهای اصفهانی از صعود به یکچهارم نهایی بازماندند. ذوبآهن و تراکتور برای دومین بار بود که در دو هفته اخیر مقابل هم صفآرایی میکردند و سبزپوشان اصفهانی برخلاف بازی فوتبال منطقی و حساب شدهای را ارائه داد، اما در نهایت شکست خورد و از صعود جا ماند.
تقابل روز گذشته ذوبآهن و تراکتور تحت تاثیر اتفاقات تقابل قبلی 2 تیم قرار گرفته و دوئل بزرگ حذفی، بازی جذاب و نفسگیر از آب درآمد و در نهایت نیز ضربات پنالتی تیم صعودکننده را مشخص کرد.
ذوبآهن روز گذشته بیش از هر چیز چوب کمبود مهره و اشتباهات فردی بازیکنانش را خورد و شکست را پذیرفت؛ سبزپوشان اصفهانی در این دیدار نسبت به داشتههایشان فوتبال خوبی را ارائه دادند، اما تجربه بالای تراکتوریها در کنار کمبود مهرههای خلاق، موثر و نداشتن پلن دوم بلای جان تیم ربیعی شد. بازی دو هفته قبل ذوبآهن و تراکتور باعث شده بود که هر دو تیم شناخت کاملی از هم داشته باشند، با این حال ذوبیها نتوانستند که از این شناخت دقیق بهره بگیرند و با انتخاب تاکتیک اشتباه به شاگردان مطهری اجازه دادند تا از نقاط ضعفشان استفاده و نقاط قوتشان را ببندند.
ربیعی روز گذشته تیمش را با آرایش 2_5_3 همیشگی و دو تغییر در ترکیب تیمش به میدان فرستاده و ترجیح داد تا امید لطیفی و مجید علیاری را نیمکتنشین کرده و از آذرباد و جواد محمدی استفاده کند. ذوبیها به دنبال ارائه یک فوتبال بسته و واکنشگرا بودند و تلاش میکردند تا با پوشش منطقهای و بستن عرضه زمین، فضای حرکتی بازیکنان تراکتور به حداقل برسانند و با پرس و قطع توپهای مداوم مانع شکلگیری قرمزپوشان تبریزی شوند.
ذوبآهن در فاز هجومی روی ضدحملات برنامهریزی کرده بود و تلاش داشت تا از فضای پشت مدافعان تراکتور استفاده کند و به گل برسد. سبزپوشان اصفهانی در فاز هجومی تلاش میکردند تا با استفاده از قدرت حفظ و سرعت انتقال توپ بالای زوج محسن آذرباد و اسلامی، خط میانی و دفاع تراکتور را دور بزنند و با نفوذ از کنارهها، شوتهای از راه دور و یا ضربات ایستگاهی، موقعیتسازی کنند. اتفاقی که با توجه قدرت بازی تخریبی و درگیرانه حریف در کنار شناخت دقیق تیم مطهری از نقاط ضعف و قوت ذوبآهن، عملاً رخ نداد تا در نهایت سبزپوشان اصفهانی شکست را پذیرا شوند.
ذوبآهن نیمه اول بازی را خوب شروع نکرد و بازیکنان این تیم در طول 45 دقیقه ابتدایی، به دلیل فشار بالای بازی نتوانستند تمرکزشان را حفظ کنند و مرتکب اشتباهات فردی زیادی شدند و همین امر به تراکتوریها اجازه داد تا در این نیمه اول را به ذوبیها تحمیل کنند و بازی یک طرفهای را به نمایش بگذارند.
واکاوی برتری ذوبآهن مقابل آلومینیوم؛ بهشت امیدواران تساوی ذوبآهن و آلومینیوم در نیمه اولتعویضهای دقیق ربیعی
یکی از پوئنهای مثبت ذوبآهن در بازی شب گذشته به تعویضهای ربیعی برمیگردد، گلزنی زود هنگام تراکتوریها در همان دقایق ابتدایی نیمه دوم میتوانست بازیکنان ذوب آهن را از نظر روحی و روانی دچار فروپاشی کند اما تعویضهای درست ربیعی جریان بازی را به سود تیمش تغییر داد به شکلی که پوشان اصفهانی در فاصله کمتر از 15 دقیقه گل خورده را جبران کردند و به جریان بازی برگشتند.
یکی دیگر از نکات مثبت نمایش شب گذشته ذوب آهن به دوندگی بالا و پرس مناسب بازیکنان این تیم برمیگردد سبزپوشان اصفهانی در طول 120 دقیقه به خوبی فضاهای حرکتی بازیکنان تراکتور را بسته بودند با دوندگی بالا و پوشش منطقهای زمین به شاگردان مطهری اجازه ندادند که بازیشان شکل بگیرد
ذوبیهای شب گذشته در فاز دفاعی عملکرد بسیار خوبی داشتند با وجود آنکه دقایق زیادی از بازی زیر فشار قرار داشتند اما اشتباه فاحش مرتکب نشدهاند سبز پوشان اصفهانی در فاز هجومی نیز عملکرد قابل قبولی داشتند و موقعیتهای خوبی به وجود آوردند اما بزرگترین مشکل ذوبآهن کمبود مهرههای خلاق و موثر است.
کمبود مهرههای خلاق
ذوبآهن ربیعی تیم یک دست و خوبی است که از انسجام تیمی و تاکتیکی مناسبی هم بهره میگیرد اما از کمبود مهرههای خلاق و موثر رنج میبرد و فاقد مهرههایی است که بتوانند در لحظات حساس گره بازی را باز کنند و یا جریان بازی را به سود تیم خود تغییر دهند و همین ضعف باعث شده تا ربیعی تنوع تاکتیکی لازم را نداشته باشد.
از طرفی بازیکنان ذوبآهن در زمان زدن ضربات پنالتی تمرکز لازم را نداشتند و همین امر نشان میدهد که تیم ربیعی از نظر ذهنی آمادگی لازم برای کشیده شدن بازی به ضربات پنالتی را نداشته هست.
در مجموع میتوان گفت حذف ذوبآهن بیش از عوامل فنی و تاکتیکی، ناشی از کمبود مهره خلاق برای تغییر جریان بازی و عدم آمادگی ذهنی و روانی بازیکنان است.
تراکتور دلنشین مطهری
در آن سو تیم حمید مطهری اما فوتبال دلچسب و خوبی را به نمایش گذاشت و هوشمندانه بازی کرد. تراکتوریها که در هفتههای اخیر نتایج ضعیفی گرفته بودند، از نظر روحی و روانی زیر فشار شدیدی قرار داشتند و میدانستند برای جبران ناکامیهای اخیرشان باید از سد ذوبآهن بگذرند و همین امر انگیزه بالایی به آنها بخشیده بود و در تمام فاکتورهای فنی بالاتر از سپاهان ظاهر شدند. شاگردان مطهری بازی مالکانهای را به نمایش گذاشته و با استفاده از قدرت حمل توپ بالای هافبکهای خود بارها روی دروازه ذوبآهن خطرساز شدند. آنها سعی داشتند با دور زدن مدافعان ذوبآهن، شوتهای از راه دور و ارسالهای عمقی به گل برسند و با استفاده از همین برنامه نیز موقعیتهای خوبی را به دست آوردند و اگر سوپر واکنشهای جعفری نبود، تراکتور میتوانست به گلهای بیشتری برسد.
تراکتور در فاز دفاعی تا حدودی متزلزل نشان داد، اشتباهات مدافعان این تیم در جایگیری باعث شد که دروازه سرخپوشان باز شود، اما واکنشهای دقیق پورحمیدی نقطه اتکای مطهری در این دیدار بود و نقش مهمی در پیروزی سرخها ایفا کرد.
انتهای پیان/170/